مهندسی بافت و پزشکی بازساختی
سونا زارع؛ رحیم احمدی؛ دیبا صمدی
چکیده
پیشینه و هدف: علیرغم مطالعات متعدد در رابطه با ویژگیهای بیولوژیکی و قابلیت تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بند ناف، هنوز هم این بررسیها به منظور دستیابی به یافتههای جدیدتر ادامه دارد. بر این اساس مطالعهی حاضر به بررسی ویژگیهای بیولوژیکی سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بند ناف و توان تمایز آنها به سلولهای ...
بیشتر
پیشینه و هدف: علیرغم مطالعات متعدد در رابطه با ویژگیهای بیولوژیکی و قابلیت تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بند ناف، هنوز هم این بررسیها به منظور دستیابی به یافتههای جدیدتر ادامه دارد. بر این اساس مطالعهی حاضر به بررسی ویژگیهای بیولوژیکی سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بند ناف و توان تمایز آنها به سلولهای استخوان و چربی میپردازد.روش و بررسی: طی این تحقیق تجربی-آزمایشگاهی، 30 نمونه جفت کامل از مادران تحت سزارین تهیه و متعاقبا" بند ناف جداسازی و در شرایط استاندارد نگهداری شد. سلولهای مزانشیمی به روش آنزیمی جداسازی شدند و ویژگیهای مورفولوژیک آنها با استفاده از میکروسکوپ و اسپکتروسکوپی جذبی و ویژگیهای بیولوژیک آنها به ویژه بیان مارکرهای CD با استفاده از فلو سایتومتری مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با استفاده از محیط کشت تمایزی اختصاصی سلولهای بنیادی مزانشیمی به سلولهای استخوانی و چربی تمایز یافتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی بررسی گردیدند.نتایج: بررسی های مورفولوژیک و فیزیکی توسط میکروسکوپ و اسپکتروسکوپی جذبی و نیز مثبت بودن مارکرهای CD44، CD73، CD90 و CD105 و منفی بودن مارکرهای CD34 و CD45 اثبات کننده ماهیت مزانشیمی سلولهای بنیادی بود. سلولهای بنیادی مزانشیمی به طور موفقیت آمیزی به سلولهای استخوانی و چربی تمایز یافتند.نتیجهگیری: سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از بند ناف انسان توان تمایز به سلولهای بالغ چربی و استخوان دارند. بر این مبنا، استفاده از سلولهای مزانشیمی مشتق شده از بند ناف می تواند در سلول-درمانی مورد توجه قرار گیرد.
کشت سلول و کشت بافت
شهین سیف؛ رحیم احمدی؛ سارا نجفی
چکیده
پیشینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که برخی عصاره های گیاهی بر بهبود طول عمر سلولهای خونی موثر می باشند، گرچه مکانیسم اثر آنها در موراد زیادی آشکار روشن نیست. بر این اساس مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره نخود فرنگی و آلوئه ورا بر پایداری غشای سلولی در گلبولهای قرمز خون انسان پرداخته است.روش بررسی: طی این تحقیق تجربی آزمایشگاهی نمونه ...
بیشتر
پیشینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که برخی عصاره های گیاهی بر بهبود طول عمر سلولهای خونی موثر می باشند، گرچه مکانیسم اثر آنها در موراد زیادی آشکار روشن نیست. بر این اساس مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره نخود فرنگی و آلوئه ورا بر پایداری غشای سلولی در گلبولهای قرمز خون انسان پرداخته است.روش بررسی: طی این تحقیق تجربی آزمایشگاهی نمونه خونی از افراد سالم به دست آمد و نمونه های خونی به گروه های کنترل (تیمار با نرمال سالین) و تیمار با سولفاسالازین با غلظتهای 2، 4 و 6 میلی گرم/کیلوگرم تقسیم بندی شدند. نمونه های تیمار شده با 2 میلی گرم/ کیلوگرم سولفاسالازین با عصاره نخود فرنگی و آلوئه ورا با غلظتهای 2، 4 و 6 میلی گرم/کیلوگرم تیمار شدند و پایداری غشای گلبولهای قرمز به روش استاندارد محاسبه شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.نتایج: سولفاسالازین سبب کاهش معنا دار ثبات غشای گلبول قرمز در مقایسه با گروه کنترل شده است, تیمار نمونه ها با غلظتهای 4 و 6 میلی گرم/کیلوگرم عصاره نخود فرنگی سبب افزایش معنادار پایداری غشا در مقایسه با گروه های تیمار شده با سولفاسالازین شد. تیمار با غلظت 2، 4 میلی گرم/کیلوگرم عصاره آلوئهورا سبب افزایش پایداری غشا نشد و غلظت 6 میلی گرم/ کیلوگرم عصاره آلوئه ورا سبب افزایش غیر معنادار پایداری غشا گردید.نتیجه گیری: بر خلاف آلوئه ورا، عصاره نخود فرنگی در نمونه های خونی افراد سالم می تواند سبب افزایش پایداری غشا گلبولهای قرمز گردد.
کشت سلول و کشت بافت
ساسان کلانتری؛ طاهره ناجی؛ رحیم احمدی
چکیده
پیشینه مطالعه و هدف: یکی از شناخته ترین عوارض داروهای ضد سرطان ایجاد اختلال در روند اسپرماتوژنز است که در موارد زیادی ایجاد ناباروری میگردد. هدف بررسی حاضر ارزیابی تغییر بیان ژن های Nrf-2 و Keap-1 در اثر تزریق صفاقی بوسولفان در موشهای نر نژاد ویستار انجام گردید.روش مطالعه: در این مطالعه تعداد 20 رت نر ویستار آلبینو بالغ دوماهه به وزن تقریبی ...
بیشتر
پیشینه مطالعه و هدف: یکی از شناخته ترین عوارض داروهای ضد سرطان ایجاد اختلال در روند اسپرماتوژنز است که در موارد زیادی ایجاد ناباروری میگردد. هدف بررسی حاضر ارزیابی تغییر بیان ژن های Nrf-2 و Keap-1 در اثر تزریق صفاقی بوسولفان در موشهای نر نژاد ویستار انجام گردید.روش مطالعه: در این مطالعه تعداد 20 رت نر ویستار آلبینو بالغ دوماهه به وزن تقریبی 200-150 گرم در دو گروه کنترل (سالم) و گروه دریافت کننده بوسولفان وارد مطالعه شدند. پس از گذشت دوره مد نظر بافت بیضه موشها جداسازی شد به لحاظ بیان ژن های Nrf-2 و Keap-1 و همچنین تغییرات هورمون های تستوسترون، FSH و LH مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با نرم افزارSPSS وآزمون آماری One-way ANOVA مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.نتایج: بررسی آماری نتایج حاصله نشان داد بیان ژن Nrf-2 و Keap-1 در گروه تیمار (بوسولفان) نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرده است اما این کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود (0.2951 و P=0.3528). سطح هورمون LH و تستوسترون بین دو گروه کنترل و مورد درمان تفاوت معناداری نداشت (0.1327 و P =0.0809) اما سطح هورمون FSH بین دو گروه معنادار (P =0.0189) بود.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بوسولفان میتواند با تغییراتی که در بیان ژنهای keap1 و Nrf2 داشته باشد، سطح هورمون FSH که در فرآیند اسپرماتوژنز موثر است را تحت تاثیر قرار دهد و موجب ناباروری گردد. لذا از این فاکتورهای ژنی و هورمونی میتوان جهت پیش آگاهی ناباروری استفاده نمود.
مهندسی بافت و پزشکی بازساختی
اکرم فدوی؛ رحیم احمدی؛ سپیده شهباز گهروئی؛ مریم حسن نسب
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات بسیاری نشان دادهاند که داربستهای کیتوزان می توانند جهت لود کردن سلولهای بنیادی مورد استفاده قرار گیرند اما نتایج هنوز هم در این مورد چالش برانگیزند. براین اساس مطالعه حاضر به ارزیابی ویژگیهای داربست کیتوزانی سنتز شده به روش آنزیمی و کارایی آن جهت لود کردن سلولهای فیبروبلاست نئوناتال پرداخته است.روش بررسی: ...
بیشتر
زمینه و هدف: مطالعات بسیاری نشان دادهاند که داربستهای کیتوزان می توانند جهت لود کردن سلولهای بنیادی مورد استفاده قرار گیرند اما نتایج هنوز هم در این مورد چالش برانگیزند. براین اساس مطالعه حاضر به ارزیابی ویژگیهای داربست کیتوزانی سنتز شده به روش آنزیمی و کارایی آن جهت لود کردن سلولهای فیبروبلاست نئوناتال پرداخته است.روش بررسی: طی این تحقیق تجربی-زمایشگاهی پوست ختنهگاه نوزاد انسان تهیه و سلولهای فیبروبلاست لایه درم آن جداسازی شده و کشت شدند. میزان زندهمانی سلولها به روش فلوسایتومتری و تعیین هویت سلولها با استفاده از مارکر وایمنتین صورت گرفت. پس از تهیه هیدروژل کیتوزان، سلول های فیبروبلاست بر روی آن لود شدند و اثر سمیت هیدروژل بر سلولها با استفاده از روشMTT ارزیابی شد. دادهها با استفاده از آزمون تی - تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج: شمارش سلولها نشان داد که هر فلاسک T75 متراکم، حدود 2 میلیون سلول داشت. سلولهای جداسازی شده مارکر ویمنتین را در سطح بالایی بیان کردند. فیبروبلاستها با چسبندگی مناسب و توزیع یکنواخت برروی هیدروژل کیتوسان مشاهده شدند. طبق نتایج تستMTT ، هیدروژل تهیه شده اثر سمیت معناداری بر سلولهای فیبروبلاست نداشت.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان دادند که داربست کیتوزان میتواند داربست مناسبی برای لود کردن سلولهای فیبروبلاست و انتقال این سلولها جهت پیوند به بافتهای آسیب دیده باشد.
کشت سلول و بافت جانوری
محمد کرمعلی گیلانه؛ رحیم احمدی؛ فاطمه امینی خداشهری
دوره 2، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 43-50
چکیده
پیشینه مطالعه و هدف: مطالعات بسیاری نشان دهنده ارتباط امواج فراصوت با عملکرد سیستم تولید مثلی میباشند. در عین حال مکانیسم اثر امواج فراصوت بر هورمونهای جنسی و بافت بیضه کاملا روشن نیست. بر این اساس مطالعه حاضر بررسی اثرات امواج فراصوت بر سطح سرمی هورمونهای DHEA-SO4، تستوسترون و بافت سلولی بیضه در موش صحرایی نر پرداخته است.روش مطالعه: ...
بیشتر
پیشینه مطالعه و هدف: مطالعات بسیاری نشان دهنده ارتباط امواج فراصوت با عملکرد سیستم تولید مثلی میباشند. در عین حال مکانیسم اثر امواج فراصوت بر هورمونهای جنسی و بافت بیضه کاملا روشن نیست. بر این اساس مطالعه حاضر بررسی اثرات امواج فراصوت بر سطح سرمی هورمونهای DHEA-SO4، تستوسترون و بافت سلولی بیضه در موش صحرایی نر پرداخته است.روش مطالعه: موشهای نر نژاد ویستار در سه گروه تقسیم شدند: گروه کنترل که در معرض امواج فراصوتی نبودند، موشهایی که یک ساعت در روز در معرض امواج فراصوت بودند، و موشهایی که شش ساعت در روز در معرض امواج فراصوت بودند. سطح سرمی تستوسترون و DHEA-SO4 به روش الایزا اندازه گیری شد. اسلایدهای بافت بیضه با استفاده از میکروسکوپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه مقایسه شدند.نتایج: سطح سرمی هورمونهای تستوسترون و DHEA-SO4 ، تعداد سلولهای اسپرماتوگونی، سلولهای اسپرماتوسیت و سلولهای سرتولی و مورفولوژی لولههای اسپرمساز بافت بیضه در گروههای در معرض امواج فراصوت در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت.نتیجهگیری: یافتههای مطالعه نشان داد که امواج فراصوت با فرکانس پایین بر عملکرد و بافتشناسی سیستم تناسلی نر تاثیر معناداری ندارد.
کشت سلول و بافت سرطانی
یگانه بهرام بیگی پور؛ رحیم احمدی؛ حسین ظفری
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1400، ، صفحه 1-7
چکیده
پیشینه مطالعه و هدف: اگرچه مطالعات متعددی در خصوص بررسی اثرات گیاه گل قاصدک (Taraxacum officinale) بر زنده مانی سلولهای سرطانی انجام گرفته است، اما همچنان نتایج در خصوص اثرات این گیاه به ویژه بر زندهمانی سلولهای سرطانی دهانه رحم چالش برانگیز است. براین اساس مطالعه حاضر به بررسی اثرات سیتوتوکسیک عصاره گیاه گل قاصدک بر سلولهای سرطانی دهانه ...
بیشتر
پیشینه مطالعه و هدف: اگرچه مطالعات متعددی در خصوص بررسی اثرات گیاه گل قاصدک (Taraxacum officinale) بر زنده مانی سلولهای سرطانی انجام گرفته است، اما همچنان نتایج در خصوص اثرات این گیاه به ویژه بر زندهمانی سلولهای سرطانی دهانه رحم چالش برانگیز است. براین اساس مطالعه حاضر به بررسی اثرات سیتوتوکسیک عصاره گیاه گل قاصدک بر سلولهای سرطانی دهانه رحم در مقایسه با سلولهای غیرسرطانی پرداخته است.روش مطالعه: طی این تحقیق تجربی-آزمایشگاهی سلولهای سرطانی رده ی هلا (Hela) و سلولهای غیرسرطانی کلیوی جنینی (Hek293) از انستیتو پاستور تهران خریداری شدند. سلولها به گروه کنترل و تیمار تقسیمبندی شدند. در گروه تیمار سلولها در معرض عصاره بخش گل گیاه گل قاصدک با غلظتهای 002/0، 02/0، 2/0 و 2 میلیگرم بر میلی لیترقرار گرفتند. برای بررسی زنده مانی سلولها از سنجش MTT استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.نتایج: زندهمانی سلولهای سرطانی هلا در گروههای در مواجهه با غلظتهای 2/0 و 2 میلیگرم بر میلیلیترعصاره نسبت به گروه شاهد دچار کاهش معناداری شد (به ترتیب P<0.01 و P<0.001). غلظتهای مورد استفاده هیچ کدام دارای اثر معناداری بر زنده مانی سلولهای Hek293 نبودند.نتیجهگیری: عصاره گل قاصدک در غلظتهای مناسب بدون تاثیر جانبی بر سلولهای سالم غیرسرطانی میتواند سبب کاهش زندهمانی سلولهای سرطانی دهانه رحم گردد. نتایج حاصل از این تحقیق موید پژوهشهای پیشین است که نشانگر اثرات ضدسرطانی گیاه گل قاصدک بر علیه سلولهای سرطانی میباشند.
کشت سلول و کشت بافت
سونا زارع؛ محمدعلی نیلفروش زاده؛ رحیم احمدی؛ زهرا اسمعیلی
دوره 2، شماره 1 ، خرداد 1400، ، صفحه 8-14
چکیده
پیشینه مطالعه و هدف: مطالعات متعددی در رابطه با ویژگیهای زیستی بخش عروق استرومای مشتق از بافت چربی انسان (Human stromal vascular fraction (SVF) derived from adipose tissue) انجام گرفته است؛ هرچند، بررسیها در خصوص تنوع جمعیت سلولی این بخش به دلیل کاربردهای بالینی آن هنوز هم دارای اهمیت بسیاری میباشد. هدف از این تحقیق جداسازی و بررسی ویژگیهای جمعیت سلولی بخش ...
بیشتر
پیشینه مطالعه و هدف: مطالعات متعددی در رابطه با ویژگیهای زیستی بخش عروق استرومای مشتق از بافت چربی انسان (Human stromal vascular fraction (SVF) derived from adipose tissue) انجام گرفته است؛ هرچند، بررسیها در خصوص تنوع جمعیت سلولی این بخش به دلیل کاربردهای بالینی آن هنوز هم دارای اهمیت بسیاری میباشد. هدف از این تحقیق جداسازی و بررسی ویژگیهای جمعیت سلولی بخش عروق استرومای بافت چربی انسان با هدف اصلی بررسی حضور سلولهای بنیادی در فرکشن عروق استرومای بافت چربی انسان میباشد.روش مطالعه: طی این تحقیق تجربی-آزمایشگاهی بافت چربی از 10 بیمار گرفته و در شرایط استاندارد نگهداری شد. سلولها پس از جداسازی به روش آنزیمی از نظر میزان زندهمانی و همچنین آنتیژنهای سطحی با روش فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان دادند ﮐﻪ سلولهای بخش عروق استرومای بافت چربی دارای ویژگی زنده مانی بالا (بیش از 98 درصد) بوده و نسبت به مارکرهای CD16، CD34، CD73، CD29، CD105، CD31 و CD45 مثبت و نسبت به مارکرهای CD3، CD19 و CD38 منفی میباشند.نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشانگر حضور سلولهای بنیادی مشتق از چربی، سلولهای اندوتلیالی، پریادیپوسیت و ماکروفاژ در بخش عروقی استرومای مشتق از بافت چربی انسان بوده؛ بر این مبنا، این فرکشن دارای پتانسیل مناسبی در حوزه بالینی مربوط به سلولدرمانی میباشد.